دریاچه اُرومیه با نام سابق دریاچه رضاییه در شمال غربی ایران و در منطقهٔ آذربایجان واقع شدهاست. این دریاچه طبق آخرین تقسیمات كشوری، بین دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی تقسیم شدهاست. دریاچهٔ ارومیه، بزرگترین دریاچهٔ داخلی ایران و دومین دریاچهٔ آبشور دنیا است.آب این دریاچه بسیار شور بوده و عمدتاً از رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، تلخه رود، گادر، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشود.
حوضهٔ آبریز
حوضهٔ آبریز دریاچه ارومیه، ۵۱٬۸۷۶ كیلومتر مربع است كه پیرامون ۳٪ مساحت كل كشور ایران را دربر میگیرد.
این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت تبریز، ارومیه، بناب، مهاباد، میاندوآب، نقده، سلماس، پیرانشهر، آذرشهر و اشنویه، یكی از كانونهای ارزشمند فعالیت كشاورزی و دامداری در ایران بهشمار میرود.
دریاچه ارومیه بزرگترین آبگیر دایمی آسیای غربی است كه در شمال غرب فلات ایران قرار گرفتهاست. پارك ملی دریاچه ارومیه پس از مرداب انزلی، از جالبترین و نغزترین زیستگاههای طبیعی جانوران در ایران بهشمار میرود.
پوشش جانوری
آب دریاچهٔ ارومیه بسیار شور و میزان نمك محلول در آن دو برابر اقیانوسها است. به این دلیل، هیچ ماهی و نرمتنی به جز گونههایی از سختپوستان (آرتمیا)، دیاتومها و فیتوپلانكتونها در آن زندگی نمیكنندو آب آن هیچوقت یخ نمیزند. شنا كنندگان نیز میتوانند بر روی آب آن شناور بمانند.
۲۷ گونه پستاندار، ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۷ گونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی حیات وحش این دریاچه را تشكیل دادهاند. دریاچهٔ ارومیه دارای ۱۰۲ جزیره است كه همهٔ آنها از سوی سازمان یونسكو به عنوان اندوختهٔ طبیعی جهان به ثبت رسیدهاند.
جزیرهٔ اِشك، زیستگاه پرندگان زیبای كوچك، از جمله مرغ آتش و تنجه و همچنین تعدادی گوزن زرد ایرانی و گوسفند وحشی (قوچ و میش) به آن انتقال داده شدهاند.
برای گشت و گذار در دریاچه و جزیرههای آن میتوان از دو كشتی سهند و نوح، یا قایقهای گوناگون در بندر گلمانخانه بهره گرفت.
وجه تسمیه
این دریاچه را در زبان سریانی ارمیا، در ارمنی اُرمی، در عربی ارمیه، در فارسی و تركی عهد عثمانی ارومیه URMU GÖLÜ نوشتهاند.
نام مذكور ایرانی به نظر نمیرسد. مؤلفان دربارة نام این دریاچه به گونههای مختلف داوری كردهاند:
پورداود نام اورمیه را تركیبی از دو واژة آرامی «اور» به معنای شهر و «میاه» به معنای آب نوشتهاست. در هزوارش پهلوی، نوشتة آرامی «میاه» آب خوانده میشود، ولی در شهر نامیدن «اور» جای تردید است. «اور» در زبان عبری به معنای نور آمدهاست…
مینورسكی با تكیه به متنی سریانی كه در آن اسم مكانی به نام ارمیت در كنار دریاچه مزبور آمدهاست، نام اورمیه را «ارمیه» (ارمیا) و بهظاهر سریانی خواندهاست.
ایننام در متون اسلامی به صورت اُرمیه و اُرمی آمدهاست. مردم محلی دریاچة مزبور را اورمی مینامند.
برخی مؤلفان ترك این دریاچه را ارومیه یا رومیه نوشته، و چنین پنداشتهاند كه منسوب به روم شرقی است.
این نظر در همة موارد قاطع نیست، زیرا در نوشتههای برخی مؤلفان معاصر ترك نیز نام دریاچه به صورت اورمیه آمدهاست (در متون كهن ایرانی نام این دریاچه به صورت چیچست با یاء مجهول آمدهاست) واژه اوستایی چیچست به معنای درخشنده و شفاف است گمان میرود شوری و ذرات نمك فراوان موجب درخشندگی آن شده باشد. مؤلفان عهد اسلامی اغلب از شوری آب این دریاچه یاد كردهاند.
در شاهنامه فردوسی و در نسخهای از نزهة القلوب نام چیچست به صورت خنجست آمدهاست (بارتولد، كه آن را تصحیف همین اسم دانستهاند). از دیگر نامهای كهن این دریاچه، كبودان است.
استرابن كه در حدود سده ۱م میزیسته، این دریاچه را كپوتا نوشتهاست. پورداود معتقد است نام دو هزار ساله كپوتا باید از واژه كپوت (كبود) در زبان پارسی باستان باشد. در منابع اسلامی نیز این نام به صورت دریای كبوذان و كبودان آمدهاست.
دریاچه اورمیه را درنوشتهها به نام جزیرههای درون آن نیز خواندهاند. یكی از این جزیرهها كبودان است. شاید نام جزیره از نام دریاچه و یا به عكس گرفته شده باشد.
پورداود نام جزیره را برگرفته از نام دریاچه دانستهاست.
بطلمیوس نام دریاچه را مارگیانه (مانتیانه، به احتمال مراغه) نوشتهاست.
هرودت از قومی با نام ماتینوی یاد كرده كه به نام مانتیانه نزدیك است مینورسكی نام مانتیانه را با نام مانّاها كه در حوالی این دریاچه میزیستهاند، نزدیك دانستهاست ابوالفدا دریاچه مزبور را «بحیرة تلا» ضبط كرده، دژی را نیز بر كوهی در این دریاچه به همان نام نامیده، و مدعی شدهاست كه هلاكو اموال خود را در آن دژ نهاده بود.
طبری از دژ نام برده، و نوشتهاست كه محمد بن بعیث در ۲۲۰ق به دژی در میان این دریاچه كه شاهی نامیده میشد، رفت.
پورداود مینویسد كه این دریاچه را گاه به نام یكی از جزیرههای بزرگ كوهستانی آن كه «شاهی» نام دارد، دریاچة شاهی خوانند.
حمدالله مستوفی آن را به نامهای بحیرة چیچست، دریای شورِ طسوج (طروج) نامیدهاست.
این دریاچه را اصطخری «بحیرة الشراة» نیز نامیده كه به معنای دریاچة خوارج است. این نام به احتمال از آنجا ناشی شده كه به نوشتة یاقوت در كوه جزیرة وسط دریاچه، دژی استوار وجود داشته كه ساكنانش بر والیان آذربایجان عاصی بودهاند. محتمل است این همان جزیرة شاهی یا شاهو باشد كه طبری (همانجا) از آن یاد كرده، و رشیدالدین آن را «شاهوتله» نوشتهاست
تاریخچه
قسمتی از نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه، دریاچه ارومیه در سمت چپ نقشه مشهود است.
نام كهن این دریاچه چیچَست بودهاست. این واژه، واژهای است از زبان اوستایی و پارسی باستان و تلفظ آن چَئِچَستَ بودهاست.
دریاچهٔ چیچست در اسطورههای ایرانی نقشی بنیادین دارد. عرصهٔ بسیاری از رویدادهای مهم زندگی كیخسرو، كرانهٔ این دریاچه بودهاست.
دژ بهمن كه كیخسرو در نبردی غولآسا و سهمگین آن را میگشاید و از چنگ دیوان به در میآورد، در نزدیكی همین دریاچه بوده و بسیاری از اسطورههای دیگر.
در دوران پهلوی به مناسبت پادشاهی رضاشاه پهلوی، به این دریاچه نام رضائیه داده شد.
دریاچهٔ ارومیه یكی از زیستگاههای طبیعی مهم در منطقهٔ آذربایجان كه در عین حال برای ورزشهای آبی همانند شنا، قایقرانی و اسكی روی آب نیز بسیار مناسب میباشد، در آستانهٔ خشك شدن است. این دریاچه كه با سواحل زیبا و آبشور خود گردشگران بسیاری را در فصول مختلف و علیالخصوص در تابستان بهسوی خود جلب مینماید، از نظر داشتن موادّ معدنی گوناگون، دارای یكی از كمیابترین منابع طبیعی بوده و امروزه با تهدیدی بسیار جدی روبروست.
نام دریاچه در نقشه ایران در دوره افشاریه، دریاچه شاهی (L. of Shahi) ذكر شدهاست.
پارك ملی دریاچه ارومیه
پارك ملی دریاچه ارومیه با وسعت ۴۶۲۶۰۰ هكتار همچنین یكی از ۹ ذخیرهگاه زیستكره در ایران است.
خشكیدن دریاچه
این دریاچه در خطر خشك شدن كامل قراردارد و طی ۱۳ سال گذشته ۶ متر كاهش سطح داشتهاست. اختصاص ۹۰٪ منابع آبی منطقه به بخش كشاورزی، تبخیر زیاد در پی گرم شدن هوا و برداشت غیرمجاز از آبهای زیرزمینی در پی حفر چاه از دلایل خشك شدن این دریاچه میباشند. كارشناسان ابراز داشتهاند در صورت خشك شدن این دریاچه هوای معتدل منطقه تبدیل به هوای گرمسیری با بادهای نمكی خواهد شد و زیست محیط منطقه را تغییر خواهد داد. ولی هنوز اقدام جدی برای نجات دریاچه صورت نگرفته در اعتراض به خشك شدن دریاچه در فروردین سال ۱۳۹۰ اعتراضی صورت گرفت.
یكی از طرحهایی كه برای نجات دریاچه ارومیه مطرح شده انتقال آب از نقاط دیگر به ویژه رود ارس است. به گفتهٔ نماینده ارومیه در مجلس نادر قاضیپور، تنها راه نجات دریاچه ارومیه آبهای رود ارس و شهرستان پیرانشهر است. اما این ایده با مخالفتهایی روبروست. روزنامه اقتصاد پویا در سرمقالهای مقصر خشكیدن دریاچه ارومیه را مردم و نمایندگانی میداند كه برای تأمین نیازهای كشاورزی و خانگی آذربایجان بارها خواستار انتقال آب رودخانههایی كه به دریاچه ارومیه میریزند به نقاط دیگر شدهاند و از حكومت درخواست داشتند تا آب این رودخانهها برای تأمین نیاز باغهای مراغه و دیگر شهرهای استان استفاده شود و یا با فشار بسیار بر مسئولین طرح میانگذر دریاچه ارومیه را اجرایی كردند. بر اساس این نظریه برای نجات دریاچه ارومیه به جای خشكاندن ارس و از بین بردن زمینهای بارور نقاط دیگر باید از مصرف آب كاسته و به وزارت نیرو اجازه داده شود تا آب رودخانههایی را كه به طور طبیعی به این دریاچه میریختهاند دوباره به سوی آن رها كند.
در مرداد ماه سال ۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی با دو فوریّت طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه موافقت نكرد و این امر به احتمال زیاد به بحرانیتر شدن اوضاع دریاچه دامن خواهد زد، علاوه بر این پیش بینی میشود در صورت خشك شدن احتمالی دریاچه شاهد بارش باران نمك در بسیاری از استانهای همجوار باشیم و در ادامه این امر منجر به آواره شدن ۱۳ میلیون نفر خواهد شد
پرویز كردوانی جغرافیدان ایرانی كه «پدر كویرشناسی ایران» لقب گرفتهاست درباره خشك شدن این دریاچه میگوید «همین كه میگویند اگر این دریاچه خشك بشود، علاوه بر كشاورزی، روستاها و شهرها هم از بین میروند. و یا این كه از بس كشاورزی را توسعه دادهاند، دریاچه خشك شده است، غلط است. گویا كه آب از دریاچه برداشتهاند و زراعت را گسترش دادهاند.» وی از مخالفان احیای دریاچه ارومیه است و معتقد است دریاچه ارومیه بیمار است و مداوا نمیشود بایستی از آن دل كند و به جایش پارك انرژی، گیاهی، حیوانی درست كنیم. وی وجود چاههای بسیار زیاد در پیرامون دریاچه را یكی از علل كم شدن آب دریاچه بر میشمرد. وی بر این عقیده است كه در اطراف دریاچه ارومیه فقط ۴ هزار چاه باید وجود داشته باشد نه ۲۴ هزار. وی همچنین میگوید «نباید آب به دریاچه ارومیه بدهید. باید گذشت كنید از این دریاچه. اگر آب ببندید، همه جا را خشك میكند. هیچ كجای دنیا مشابه دریاچه ارومیه نداریم. اصلاً این دریاچه از نظر اقتصادی به مفت هم نمیارزید. فقط منظره قشنگ داشت. از این آب كسی استفاده نمیكرد. از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، بخصوص زیست محیطی و از نظر سیاسی این دریاچه باید خشك شود و تبدیل شود به چیز دیگری. بایستی كاربری مكانی این دریاچه تغییر كند. دو تا از دریاچههای آمریكا هم خشك شد، اما تغییر كاربری داد و یكی را كرد مسابقه اتومبیل رانی.»
تا تیر ماه ۱۳۹۲ بیش از ۷۵ درصد از آب دریاچه ارومیه خشك شده بوده است.